من اسیر روزگارم..........

یه حس قدیمی .هر از گاهی می آد...بد جوری داغونت  می کنه.انگا ر زیر آب نفس می کشی.همه ی صدا ها غریبه می شن.دیگه حتی شکلات هم  نمی تونه یادت بندازه  هنوز زنده ای.همه چی آروم آروم از جلوی چشات می گذره ولی هیچ کاری نمی تونی انجام بدی.بیشترزندگی شبیه خاطره می شه...اونوقت منگ منگ مجبوری الکی لبخند بزنی بگی من خوبم.چیزیم نیست...یاد صادق هدایت می افتی که می گه: گاهی خنده بیخ گلوم رومی گیره.آخرش هیچ کس نفهمید ناخوشی من چیه.همه گول خوردن...............
نظرات 6 + ارسال نظر
سپهر جمعه 9 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:15 ب.ظ http://tamadon.blogsky.com/

موفق باشی

محمد جمعه 9 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:42 ب.ظ http://mohammad7.persianblog.com

سلام دوست عزیزم. امیدوارم موفق باشی. به ما هم سر بزن.*

داش امیر جمعه 9 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 04:37 ب.ظ http://ghab.persianblog.com

خیلی وقتها ... خیلی اشخاص ... خیلی چیزها رو نمی فهمند ...! اونایی هم که ناخوشی تو رو نفهمدند از این قاعده مستثنی نیستند ... ما مدام لبخند می زنیم ... تا نگند فلانی فلانجور بود ... زندگی می کنیم برای بقیه... واقعیت تلخیه ولی واقعیته !!! موفق باشی

رهگذر جمعه 9 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:23 ب.ظ

مزاحمت نمی شم فقط لاگتو میخونم. راضی باش.

امیرفیگو شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:14 ق.ظ http://mashhadteam.blogsky.com

سلام به ما هم سری بزنید امیدورام همیشه موفق باشی

افشین جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:12 ق.ظ http://www.afshinlam.blogsky.com

عالی بود واقعا عالی بود فکر کنم شما از شعر من خوشت بیاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد