امروز رادیو گفت در ده سال آینده با کمبود ۶ ملیون داماد روبه رو خواهیم بود!ملت های دیگه منابع سوختی شون رو تخمین میزن ما نشستیم منابع عروس دوماد هامونو هر روز میشماریم
ببینیم تا کی میریم عروسی!
رفتم خونه ی مامان بزرگم اینا از لحظه ای که رسیدم مامان بزرگه تمام سریال های ماه رمضون رو با جزییات تعریف کرد .بعد وقایع سیاسی دنیا در هفته ی گذشته رو تحلیل کرد!بعدشم هم گفت به نظر من بمب گذاری های اخیرترکیه زیرسرآمریکاست!اگه من اندازه ی مامان بزرگم انرژی نطق!  داشتم تا الان حتما به یه جایی رسیده بودم.موقع برگشتنم دوتایی با بابابزرگم پاشونو تویه کفش کردن که بابا مگه این وقت شب دختر تنها میره بیرون!حالا ساعت چنده،۶!!!بعدشم بزور سوارآژانسم کردن !!
 
چیزه !نظربدین حالا این بار!
نظرات 15 + ارسال نظر
Re: fozol شنبه 1 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:22 ب.ظ

اهکی...............

نظر نمیدم...........

دلت سوخت.........

ققنوس شنبه 1 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:48 ب.ظ

چیزه ... :( چه عجب بیننده هارو تحویل گرفتی

پیمان شنبه 1 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:49 ب.ظ http://paymannabavi.persianblog.com

من به شخصه حا ضرم فداکاری کنم و تا ده سال آینده کمبود هر شش میلیون نفر را جبران کنم . می بینی چه انسان بزرگی هستم./

نانا شنبه 1 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:24 ب.ظ

بابا فداکار!
نکنه تو پترسی !

علی شنبه 1 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:52 ب.ظ http://iranwama.blogsky.com

سلام....
اره دختر زیاد داریم..
پس دخترا اینقدر حسود نباشین...
ما مردا هر کدوم 3 زن میگیریم ....وووو.......هم شما راحت میشین هم ما زندگی میکنیم.....
وای کویت میشه....
میتونین کارای خونه رو تقسیم کنین...و راحت تر زندگی کنین...
ــــــــــــــــــــــــــــ
بابا بی خیال با این اوضاع مملکتی ما حتی 1 دونه گیرمون نمیاد تا چه برسه به سه تتتااااااااااا ........
راستی بابا بزرگ من 6 زن داشت
بابای من 1 زن
و من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟..............
به من سر بزنین

darya یکشنبه 2 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 02:20 ق.ظ http://daryadarya.blogsky.com

khoobe valla, mellat o joon be sar mikoni az negarani bad khodet miri mihmooni paye ghessehaye madar bozorg.

دیوانه یکشنبه 2 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 03:44 ق.ظ http://divane.blogsky.com

نانایی - چندین روز خوب نبودی
چرا زمین تاریکه ؟
نگرانتم ......
از روی دوستی ؛ نه یجوری که محدودت کنم ....

بابا لنگ دراز یکشنبه 2 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 05:39 ق.ظ http://shiva-omid.blogsky.com

سلام نانا . ای ول به مامان بزرگ و بابا بزرگت! :) خوشم اومد.

ام - دالتون یکشنبه 2 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:50 ق.ظ http://xyz3.blogsky.com


خوبه خودتون میدونید وضع اینطوریه

وانوقت هی تاقچه بالا می ذارین

غریبه یکشنبه 2 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 02:11 ب.ظ

«خداوند به شیطان عشق ورزید- شیطان همدل نشد- خداوند خشم گرفت- کلام را آفرید - و بدین گونه انتقام گرفت.»

نانا تا زمانی که زمین و زمین بودن (بارور بودن) باشه زنانگی وجود داره و بر مردانگی غلبه می کنه . این قانون طبیعته.

نانا یکشنبه 2 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:03 ب.ظ

با حال مینویسی غریبه ی آشنا!

سموئیل یکشنبه 2 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:10 ب.ظ http://w3.blogsky.com

سلام خوبی اولا سر زدم دوما مشکلی از بابت کمبود داماد اصلا احساس نکن من فداکاری نمیخوام بکنما چون فردین مرده
............سوما مادر بزگت کارش خیلی درسته در ضمن مایه دار هم هست......هستی...هستند.....هستش....هسته.....نه بابا نیستش

بابا لنگ دراز سه‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 06:56 ق.ظ http://shiva-omid.blogsky.com

پست هاس جدید خیلی قشنگ بودند :)

ققنوس سه‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 05:18 ب.ظ

:( تو که ترسناک تری ... چرا اینجوری شدی ؟:( ...
به کجا چنین شتابان ... گون از نسیم پرسید ... نمی گم نرو ... اگه نسیمی ... اگه پر داری ... اگه میتونی بپری ... بپر برو ... سلام ما رو هم به خوبی ها... به عشق برسون ...

ققنوس سه‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 05:31 ب.ظ

حالا چه خبره همه دپ شدن ؟ همه حرف از رفتن و مرگ میزنن ... فک کنم ... هیچی بابا اصلا فکر هم نمی تونم بکنم ... هر جا میرم همه افسردن :( !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد