پیوندها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- تیر 1383 2
- خرداد 1383 1
- اردیبهشت 1383 7
- فروردین 1383 5
- اسفند 1382 4
- بهمن 1382 5
- دی 1382 8
- آذر 1382 20
- آبان 1382 28
- مهر 1382 16
- شهریور 1382 16
- مرداد 1382 22
- تیر 1382 25
- خرداد 1382 17
آمار : 87516 بازدید
Powered by Blogsky
نانا
سه‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:47 ب.ظ
چرا این جوری شدی تو آخه؟
چی باید بگم؟
موافقم
سلام دلم گرفته بود دنبال یه جا می گشتم بیام حرف بزنم بگم ادم با معرفت کم پیدا می شه .کم پیدا می شه ادمی که همونقدر که تو به اون فکر می کنی اونم به تو فکر کنه یا برات ارزش قائل باشه دنیا خیلی سنگدل شده دیگه دهرم خسته می شم .با اینکه می دونم خودش زندگی داده خودشم می گیره خسته شدم نفسم بال نمیاد دیگه حتی اشکم برای ریختن ندارم .چرا کسی باورش نمی شه که یه ادم خنددون مثل من می تونه ناراحت شه دلش بگیره . خیلی حرف برا گفتن دارم اما گوش شنیدنش و گیر نمیارم گیرم بیارم نمی تونم بگم اونم مثل بقیه میره .وقتیم که شنید یه دلسوزی و همدردی سطحی بعدش خدافظ شما .دیگه حتی حال درد و دل کردنم ندارم . فقط می دونم یکی هست که منو می بینه اینم می دونم که فقط اونه و بس.شرمنده ادم غمگین همینه دیگه سر دیگران و درد میاره
هی...هی. میبینمت که اومدی...با این همه چهره و حالت...راستی خیلی وقت بود موسیقی اینجا رو گوش نداده بودم...فعلا خوش باشی.
اینجا چرا پر اکسیژنه ؟
ای بابا چی شده تو رو؟!
همه چی خوبه نه؟
خب خدا رو شکر تبریک میگم
چیه؟باز دعوا کردی؟
نکنه هنوز آشتی نکردی؟
خیلی وقته ازت خبر ندارم!
نخیرم!
من یکی میگم
باهات کاملا موافقم