این دفعه فندق رو میذارم تو کیفم میام خونه. دلم براش تنگ شد اونقدر

نگام نکن خوب؟سنگینه...
احساس له شده گی میکنم زیر نگات...
همیشه اشتباه میکنم.نباید چیزی  بهت میگفتم
توهم که خنگی صدسال دیگه هم نمیفهمیدی!