زمین سراسر تاریک است
و هیچ نوری بازی نمی کند در آب
که انعکاسش بر طاق اسمان افتد.
تو جامه دان سفر ببند.
ورو به ساحل دیگر کن
مگر که در شب بی حاصل غریبی ها
غم تو دانه ی اشکی به خاک بفشاند....