((تنها در بی چراغی شب ها میرفتم
دست هایم از یاد مشعل ها تهی شده بود
همه ستاره هایم به تاریکی رفته بود.
مشت من ساقه ی خشک شب ها را میفشرد
آیینه ها انتظار تصویر مرا می کشیدند
درها عبور غمناک مرا می جستند
من میرفتم و میرفتم تا در پایان خود فرو رفتم..))
نظرات 19 + ارسال نظر
مرتضی سه‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:23 ب.ظ http://morteza.ws

فکر می کنم خود را پایانی نیست

سرشک چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:09 ق.ظ http://www.sereshk.blogspot.com

ای بابا...کجا؟؟؟ بودی حالا...خسته شدی؟ حقته میخواستی آدم نباشی....مثلا گربه باشی...میخ باشی...کتاب باشی...هر چی باشی ولی آدم نباشی.


خوش باشی!

غریبهzzz چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:51 ب.ظ http://gharibezzz.persianblog.com

سلیقه من آنست که به جای بر پا داشتن مترسک در اطراف خود بگذاریم که غارت شویم. اینجا باز هم پای سلیقه به میان می آید ؛ فقط سلیقه.

[ بدون نام ] چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:22 ب.ظ http://bedoneemzaa.blogsky.com

اما گاهی ستاره ها راه رو روشن می کنند . منم توی شبها فرو می رم اما شبهای بی ستاره .

زمستانه چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:33 ب.ظ http://witer.blogsky.com

امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه
بشکن قرق راماه من ، بیرون بیا امشب

سرشک پنج‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:47 ق.ظ http://www.sereshk.blogspot.com

نانا جان بابا...عزیز تو که همش نمیخوای که....من چی کار کنم که تو بخوای؟؟؟ حالا البته اسراری هم نیست نمیخوای خب نخوا.....به من چه :))))).


خوش باشی.

افکار همایونی ! پنج‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:20 ب.ظ http://hgd.persianblog.com

من که آزاد بودم



بی تله

بودم یله



چه کسم نام نهاد

این همه

او دام نهاد

بهار جمعه 8 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:55 ب.ظ http://khaatoon.blogsky.com

غمگینه. :((

[ بدون نام ] شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:07 ب.ظ

بی چراغی شبها را ببخش ومشعلها را از خاطر ببر
نیاندیش به مرگ محزون ستاره ها
گوش کن :همس درد الود خدا را میشنوی ؟؟؟ کائنات از خاطرش رفته .بی انتهائیش در یاخته هایش عصیان میکند
در انتظار توست نانا
دختر کوچک خدایان
کسی که همیشه خودش است نانا

نانا شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:07 ب.ظ

ناتوردشت یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:03 ب.ظ

آهای بچه خدا !! چه نشستی که بابات اون بالاها منتظرته!

اندوه دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:35 ب.ظ http://www.andoh.persianblog.com

درود... و تن من ساقه‌های شب را می فشرد.....زیبا ست این قسمت ...بدرود

افکار همایونی ! سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:11 ق.ظ http://hgd.persianblog.com

.: پیمانه :.






پیمانه شکستم من

دل به تو بستم من



آشیانه ی من کوت دلم شد

سیراب شدم من ز خودی

خود بششکسستم من



لیلا چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:38 ق.ظ http://www.lyly.persianblog.com

سلام... بالاخره هرکسی پایانی داره....

هالاو چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:47 ب.ظ http://hallowsky1.blogsky.com

salam
man migam in neveshtad ziba bood
yani hameye neveshtehat ziba hast
chon az eshgh minevisi
agar hce ma az eshgh khobi nadidim vali khob
bayad adam ashegh beshe ta betoone zendegi kone

سموئیل پنج‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:09 ب.ظ http://w3.blogsky.com

سلام خوبی خیلی وقت بود که نیومده بودم اینجا البته اگه ما رو راه میدی یه نظر هم گذاشتم محضه .................الکی

گلی شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:33 ب.ظ http://anonymous890.blogspot.com/

سلام اگه بگم آهنگت عالیه میفهمی کی هستم؟

دیوانه یکشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:58 ق.ظ http://divane.blogsky.com

دلم علاوه بر خودت برای اهنگت تنگ شده بود امدم دیدم چیزای جدی هم نوشتی .

امیر یکشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:45 ب.ظ http://doob

عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد